جدول جو
جدول جو

معنی پس هاکتن - جستجوی لغت در جدول جو

پس هاکتن
به پشت افتادن، سقوط ناگهانی از شنیدن خبری هولناک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ لَ)
در قمار برده را باختن
لغت نامه دهخدا
(وَ)
به پس هشتن، به پس گذاشتن. بعقب گذاردن
لغت نامه دهخدا
(کُ)
بلغت زند و پازند بمعنی افشاندن باشدو پسهانمی بمعنی افشانم و پسهانید یعنی بیفشانید. (برهان قاطع). و ظاهراً این لفظ تحریف فشاندن باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از پس هشتن
تصویر پس هشتن
پس گذاشتن بعقب گذاردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس باختن
تصویر پس باختن
در قمار برده را باختن
فرهنگ لغت هوشیار
افشا شدن دروغ، آشکار شدن اسرار
فرهنگ گویش مازندرانی
به پشت افتادن و سقوط ناگهانی از شنیدن خبری هولناک، لاغر
فرهنگ گویش مازندرانی
۲بدرقه کن ۲در را ببند
فرهنگ گویش مازندرانی
باز کردن، باز گشودن
فرهنگ گویش مازندرانی
به دنده ی لج افتادن، لج بازی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پس دادن، بازگرداندن
فرهنگ گویش مازندرانی
قی کردن، کنار نهادن
فرهنگ گویش مازندرانی
درهم رفتن گوسفندان، حالتی که گوسفندان به صورت فشرده گردهم
فرهنگ گویش مازندرانی
پناه گرفتن، پناه جستن، کناره گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیچیده شدن، پیچ خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
رها شدن
فرهنگ گویش مازندرانی